جدول جو
جدول جو

معنی باد زدن - جستجوی لغت در جدول جو

باد زدن
(مُ لَ مَ)
با بادبیزن و امثال آن هوا را بقصد خنک شدن بجنبش آوردن، یا تیز کردن آتش. ترویح:
هر آنکسم که نصیحت همی کند بصبوری
بهرزه باد هوا میزند بر آهن سردم.
سعدی (طیبات).
رجوع به باد شود.
لغت نامه دهخدا
باد زدن
تولید باد کردن برای خنک کردن خود یا دیگران
تصویری از باد زدن
تصویر باد زدن
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
داد کشیدن، فریاد کردن، آواز بلند برآوردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بند زدن
تصویر بند زدن
به هم چسباندن ظرف های شکسته با بند یا بش، بش زدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بند زدن
تصویر بند زدن
متصل کردن قطعات ظرفهای شکسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بام زدن
تصویر بام زدن
با دست زدن بر سر کسی بقوت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از باز زدن
تصویر باز زدن
((زَ دَ))
کنار زدن، عقب زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بند زدن
تصویر بند زدن
((بَ. زَ دَ))
ظرف های شکسته را پیوند زدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
Band
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
Flap
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
Yell
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
gritar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
大喊
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
amarrar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
bater as asas
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
aletear
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
legare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
battere le ali
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
gridare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
enlazar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
拍打
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
зв'язувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
krzyczeć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
trzepotać skrzydłami
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
wiązać
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
кричати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
махати крилами
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
schreien
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
flattern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
binden
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
кричать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از بال زدن
تصویر بال زدن
хлопать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از باند زدن
تصویر باند زدن
связывать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از داد زدن
تصویر داد زدن
gritar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی